loading...

Server Error- blogfa.com

Content extracted from http://jonunemehr.blogfa.com/rss.aspx?1601648195

بازدید : 438
چهارشنبه 15 مهر 1399 زمان : 14:38

مینویسم از تو..
از یکباره غرش دلتنگی اسمان ..
از موسیقی باران و شاخه‌های خیس...
از خروش رودی که در بوسه‌های ابر...
لبریز میشود پیمانه اش.
سکوت که میکنم
ابری میشوم دلتنگ
ایستاده در گوشه‌ی خاکستری اسمان
همچون چشمه‌‌‌ای که میجوشد
در اعناق تنهایی اش
رودی زلال
سکوت میشکند یکباره و من مینویسم
دلم را
چشمانت را
نگاهم را
نرمی‌دستاتی که سکوتم دستانم را
شکست در رقص با قلم
دیوانه میشود حروف
به رقص میشود کلمه‌ها
و من
همجون زورقی در میان طغیان این رود
میرسم تا دریاچه‌ی شعری لطیف
شاعر میشود دلم
و از چشمام تو میاموزد
جادوی نگاه را در مستی شعر
چگونه میتوان سکوت را در آغوش کشید
چشمه را از جوشیدن
میخانه‌ی قلم را از مستی شراب
ساز دل را از تواختن
و دل دیوانه میشود در رقص
پای موسیقی باران
خیس تر از گنجشکی یی پتاه
همچون برگ پاییزی در بوسه‌ی رود
و میرقصد
میخواند
و من مینویسم دل را
تو را
خود را
و پاییز میرسد در کوجه باغ خاطره
پنجره باز میشود
لرزش پرده به چشمان تو ختم میشود
کوجه‌ها ...عاشق میشوند
و باران میبارد بی وقفه
و من دل سپرده به ساز دل
سازی که کوکش
چشمان توست.
رضا۷/۱۵

غزل پیشِ عشق گفتم حکایت از تو ، بس فارغ شدم
نظرات این مطلب

تعداد صفحات : 1

آرشیو
آمار سایت
  • کل مطالب : <-BlogPostsCount->
  • کل نظرات : <-BlogCommentsCount->
  • افراد آنلاین : <-OnlineVisitors->
  • تعداد اعضا : <-BlogUsersCount->
  • بازدید امروز : <-TodayVisits->
  • بازدید کننده امروز : <-TodayVisitors->
  • باردید دیروز : <-YesterdayVisits->
  • بازدید کننده دیروز : <-YesterdayVisitors->
  • گوگل امروز : <-TodayGoogleEntrance->
  • گوگل دیروز : <-YesterdayGoogleEntrance->
  • بازدید هفته : <-WeekVisits->
  • بازدید ماه : <-MonthVisits->
  • بازدید سال : <-YearVisits->
  • بازدید کلی : <-AllVisits->
  • کدهای اختصاصی